تاحالا شده وقتی پدربزرگ، مادربزرگ یا بقیهی فامیلاتونو میبینید احساسِ ناخوشایند داشته باشین؟ آیا شما هم رابطهتون با پدرومادرتون پرتنش بوده؟ پس به احتمالِ زیاد یه ترومای پنهان توی خانوادهی شما هست که همه چی زیرِ سرِ اونه. حوادثِ روحخراش میتونن احساسات و رفتارهای ما رو تحتِ تأثیر قرار بدن، و ترومای ناشی از اونها اگه عمیق باشه، به سالها درمان نیاز داره تا التیام پیدا کنه. ولی اگه بدونِ درمان باقی بمونه، درست مثلِ ژن، میتونه از نسلی به نسلِ دیگه منتقل بشه. تبعاتِ این اتفاق میتونه خیلی ناگوار و گسترده باشه. چطوری باید بر ترومای فلجکنندهای که بهمون ارث رسیده غلبه کنیم تا لااقل دیگه به بچههامون منتقل نشه؟ توی این خلاصهکتاب، متوجه میشین که زبان کلیدِ قفلِ گذشتههاست. دردی که خالهبزرگ یا عمهبزرگِ شما میکشیده چطور میتونه زندگیِ امروزِ شما رو تسخیر کنه؟ آیا برای رسیدن به ریشهی درد، پرسیدنِ چند سؤالِ ساده کافیه؟ تکرارِ تلقیناتِ مثبت چطور میتونه ذهنتونو تنظیمِ مجدد کنه؟ جوابِ همهی این سؤالا رو تا آخرِ این خلاصهی کتاب متوجه میشین.
صفحه قبل