عمیق ترین ترسها شما رو به منشأِ تروماهایی که توی سابقهی خونوادهتون وجود داشته راهنمایی میکنن. ترسها مثِ تابلوِ راهنما میمونن که ما رو به سمتِ اتفاقاتِ گذشته و منشأِ رنجهامون راهنمایی میکنن. خب، چجوری این تابلوهای راهنما رو پیدا کنیم و توی مسیرِ سلامتِ روان دنبالشون کنیم؟ توجه کردن به علایمِ مشکل، شما رو توی کشفِ ریشهی مشکل کمک میکنه. استفاده از رویکردِ زبانِ اصلی و پرسیدنِ سؤالای مربوط به اون، به ما در طراحیِ یه نقشه به اسمِ نقشهی زبانِ اصلی کمک میکنه. نقشهی زبانِ اصلی از چار جزء تشکیل شده: شکایتِ اصلی، جملهی اصلی، توصیفهای اصلی و آسیبِ اصلی. هرکدوم از این اجزاء مثِ یه تابلوی راهنما میمونه که اشاره به وقایعِ گذشتهی خونوادهتون داره. این وقایع به ما میگن ترسامون چیان و چرا ازشون میترسیم؟ آسیب یا ترومای اصلی رو چجوری پیدا کنیم؟ با استفاده از وارسیِ عمیقترین ترسها و نگرانیها و رابطهتون با پدر و مادر. نوهی یکی از بازماندگانِ هولوکاست حس میکرد الانه که بدنش تبخیر بشه و هر لحظه ممکنه به خاکستر تبدیل بشه. این عبارتها نشون میده که این شخص تحتِ تأثیرِ یه حادثهی آسیبزای عمیق قرار داره که مربوط به گذشتهی خونوادهش میشه. وقتی که به سابقهی خونوادهش نگاه کرد، فهمید که ترومای اصلی بلایی بوده که سرِ بستگانش دراومده که توی جریانِ هولوکاست، کشته شده بودن. اطلاعاتی که از نقشهی زبانِ اصلی کسب میکنیدو میتونین به دو صورت به کار ببرین: اولیش با استفاده از «پرسشهای رابط»ه، یعنی سؤالایی که از ترسهای شما به عنوانِ ابزاری استفاده میکنن تا الگوهای موجود در سابقهی خونوادگیتونو کشف کنن. مثلاً اگه یه نفر میترسه به بچهها آسیب برسونه، پرسشِ رابطش میتونه یه همچین چیزی باشه: «آیا کسی در خانواده و بستگانِ شما هست که خود را بابتِ آسیب رساندن به کودکان سرزنش کند؟» یا: «آیا کسی در خانواده و بستگانِ شما وجود دارد که خود را مقصرِ مرگِ یک کودک بداند؟» راهِ دومِ استفاده از اطلاعاتِ این نقشه، طراحیِ شجرهی خانوادگیه. این شجره رو تا سه چهار نسل قبلتر دنبال کنین و هرکدوم از بستگانتون که آسیب یا ترومایی رو تجربه کردن، اون سانحه رو کنارِ اسمشون بنویسید. سانحهی آسیبزا میتونه مرگِ نابهنگامِ یکی از عزیزان باشه، میتونه طرد شدن از خونواده در خلالِ یک مشاجره باشه، یا حتی یه رخدادِ سیاسی-اجتماعی مثلِ نسلکشی.
صفحه بعد صفحه قبل